شعر این آهنگ از بیدل است و من سه اجرا از آن دارم که در اینجا پیشکش میکنم. «نسخۀ قَسَم» در یک طرز اجرا شده است و دو نسخۀ دیگر در یک طرز دیگر. نکتۀ جالب در این آهنگها دقت نظر استاد در مورد کلمۀ «بیبصری» است که باید به صورت مصدری خوانده شود و او نیز چنین میخواند، در حالی که ممکن است ما در خواندن آن به خطا رویم و به صورت نکره ادا کنیم. در واقع شاعر نمیگوید «لطف تو یک فریادرس بیبصر است»، بلکه میگوید «لطف تو به فریادِ بیبصریِ ما میرسد.»
البته در کنار این قضیه، استاد در یکی از این سه اجرا، یک «که» به ابتدای مصراع «به چمنسازی آثار صنم میآیی» میافزاید که اشتباه است و خود او را هم در حین اجرا دچار مشکل کرده است. گویا او به قرینۀ «که» بیت قبل و بعد، به خطا رفته است.
نسخۀ قسم
ای که در دیر و حرم مست کرَم میآیی،
دل چه دارد که در این غمکده کم میآیی؟
جوهر ناز چه مقدار تری میچیند
که به حسرتکدۀ دیدۀ نم میآیی
صمدی، لیک در این انجمن عجزْنگاه
به چمنسازی آثار صنم میآیی(۱)
چقدر لطف تو فریادرس بیبصری است
که به چشم همه کس، دیر و حرم، میآیی
انتظار تو به هر رهگذرم دارد فرش
هر کجا پای نهی، تا به سرم میآیی
به سر من که خاک پای تو ام
خاک پای تو را به خود قسم است
چه ضرور است کشی رنج وداعم، بیدل!
میروم من به مقامی که تو هم میآیی
۱. در آهنگ: «که به چمنسازی آثار صنم میآیی».
نسخۀ بدون بیت شاهد
ای که در دیر و حرم مست کرم میآیی
دل چه دارد که در این غمکده کم میآیی؟
جوهر ناز چه مقدار تری میچیند
که به حسرتکدۀ دیدۀ نم میآیی
صمدی، لیک در این انجمن عجزنگاه
به چمنسازی آثار صنم میآیی
چقدر لطف تو فریادرس بیبصری است
که به چشم همه کس، دیر و حرم، میآیی
ای نفس! آمد و رفت هوست داغم کرد
میروی سوی عدم یا ز عدم میآیی؟
انتظار تو به هر رهگذرم دارد فرش
هر کجا پای نهی، تا به سرم میآیی
چه ضرور است کشی رنج وداعم، بیدل
میروم من به مقامی که تو هم میآیی