محمدحسین سرآهنگ

عاقبت ای گل‌رخان، ز جور بسیار

شعر: ضیاء قاری‌زاده (۱۳۰۱ – ۱۳۸۶) شاعر، آوازخوان و آهنگساز معاصر افغانستان

عاقبت ای گل‌رُخان، ز جور بسیار

می‌روم از شهرتان، به چشم خون‌بار

تا به کی خون جگر خوردن

رنج بیهوده به سر بردن

صبح و شامی به هم آوردن

طاقت من طاق شد، در این شب تار

دل زهجران تو آواره

جگر از دست تو صدپاره

آخر از کوی تو یک‌باره

گریه‌کنان می‌روم، چو جوی خون‌بار

 می‌روم تا تو نشنوی نامم

اگر از نام من ترا ننگ است

 شب که در گریه برد خوابم

خواب بینم که برد آبم

چه بلا موجهٔ بی‌تابم

نیست سرآهنگ‌تان قابل آزار