شعر از صائب است. آهنگ به احتمال قوی در برنامهٔ «د آهنگونو محفل» رادیو اجرا شده است.

در خرابات مغان منزل نمی‌باید گرفت‌

چون گرفتی‌، کین کس در دل نمی‌باید گرفت‌

خونبها بهتر ز حفظ آبروی عشق نیست‌

در قیامت دامن قاتل نمی‌باید گرفت‌

صاف چون آیینه می‌باید شدن با نیک و بد

هیچ چیز از هیچ کس در دل نمی‌باید گرفت‌

صورت نبست در دل ما کینۀ کسی‌

آیینه هرچه دید، فراموش می‌کند

طالب حق را چو تیری کز کمان بیرون رود

هیچ‌جا آرام تا منزل نمی‌باید گرفت‌

[افسوس که وقت کم است، مقطعش را می‌خوانم]

آه و افسوس است صائب حاصل موج سراب‌

دامن دنیای بی‌حاصل نمی‌باید گرفت‌