مردم‌گرایی در زبان شعر

بحث از خصوصیتى در زبان شعر است که هنوز اسم مشخصى برایش نداریم. در این‏‌جا عجالتاً اسم این کار ـ یعنى استفاده از مشخصات زبان محاوره ـ را «مردمگرایى در زبان» مى‏‌گذاریم.

دو قطعه شهنای از بسم‌الله خان

بهمن‌ماه ۱۳۷۳ بود. محمدحسین جعفریان کارت دعوت کنسرت بسم‌الله خان را به من داد. ایام دهۀ فجر بود و گروه‌های موسیقی از کشورهای مختلف به مراسم دهۀ فجر دعوت می‌شدند. باری دیگر هم در همین ایام در کنسرت نصرت فتح‌علی خان در تهران شرکت کردم.

غزلی از بیدل با دکلمۀ زینب بیات

این غزل که یک مرثیۀ بسیار عاطفی از بیدل است، به سفارش شاعر گرانقدر، حسین‌انصاری‌نژاد خوانده شد که داغ‌دار برادر جوانش بود و غزل‌های سوگوارۀ بیدل را تسکین دل دردمند خویش می‌یافت. از آن عزیز سپاسگزارم و برای برادر گرامی‌اش آرزوی بخشایش و رحمت الهی دارم.

بهار در شعر فارسی

سیرى اجمالى در پیشینه شعر فارسى نشان مى‏‌دهد که بهار، از دیرباز فصل محبوب شاعران و کانون توجه آنان به طبیعت بوده است. ولى این توجه همواره ثابت بوده و حاصل آن نیز شعرهایى یکسان و همانند است؟ مسلماً چنین نیست و ستایش از بهار و یادکرد عید نوروز، در طول زمان و در پاره‏‌هاى مختلف این قلمرو زبانى، با فراز و فرود و تفاوت در طرز نگاه شاعران همراه بوده است…

شب یلدا

اینجا در این تلاقی خون‌ها و شیشه‌ها / شب‌های بد بلندترند از همیشه‌ها / امشب بدون جامه بخوابی بلندتر / بر روی روزنامه بخوابی بلندتر