در این آهنگ همه چیز در حد کمال است. غزل از غزلهای عالی بیدل است. بیتهای شاهد بسیار مناسب مقام است و از بیتهای خوب این شاعر. من به ذوق خودم این را از شاهکارهای استاد سرآهنگ میدانم. ولی همیشه افسوس میخورم که چرا او در اولین بیت، کلمۀ «فریادم» را به سهو، «آوازم» خوانده و به قافیۀ آن آسیب زده است.
گفتنی است که استاد در این آهنگ، دو غزل بیدل را ترکیب کرده است. یعنی بیتهای «گرفتار دو عالم رنگم…» و «علاج خانۀ زنبور…» از غزلی دیگر با همین وزن و قافیه است. این کار در بعضی آهنگهای دیگر استاد نیز دیده شده است.
بیدل! بنال، ورنه در این دامگاه یأس
خاموشیات ز خاطر صیاد میبرد
از این حسرتقفس روزی دو مپسندید آزادم
که آن نامهربان(۱) صیاد خوش دارد به آوازم
یاد آن محملطرازیهای گرد بیخودی
کز دلم تا کوی جانان کاروان ناله بود
خبر از خود ندارم، لیک در دشت تمنّایت
دل گمگشتهای دارم که از من میدهد یادم
بیدل! از یاد خویش هم رفتم
که فراموش کردهاست مرا؟
گرفتار دو عالم رنگم از بیرحمی نازت
اسیر الفت خود کن اگر میخواهی آزادم
نامحرم کرشمۀ الفت کسی مباد
باب ترحّمیم، زمانی عتاب کن
علاج خانۀ زنبور نتوان کرد بیآتش
رکاب ناله گیرم تا ستاند از فلک دادم
(از اینجا به بعد با بیت «نغمۀ تار نفس بی مژدۀ وصلی نبود / نبض دل تا میپرید آواز پای یار داشت» آهنگی اردو شروع میشود.)
۱. اصل دیوان بیدل: نازآفرین صیاد