Blog
باز به گلشن بیا، آب رخ گل بریز
منتشر شده در
محمدكاظم كاظمي
فعال مارس 29, 2022
دیدگاهها برای باز به گلشن بیا، آب رخ گل بریز بسته هستند

باز به گلشن بیا آب رخ گل بریز
شعر از شایق جمال (۱۲۷۴ ـ ۱۳۵۳ ش) شاعر متأخر افغانستان است. شعر معروفی است و چند تن از آوازخوانان افغانستان در ملودیهای مختلف آن را اجرا کردهاند، از جمله محمدرحیم ساربان و شاهولی ولی.
متن شعر
باز به گلشن بیا آب رخ گل بریز
شانه به کاکل بزن، نکهت سنبل بریز
مشهد بلبل رسید باد صبا، زود شو
ناله بکش، گریه کن، یک دو سبد گل بریز
بس که بیکس بود مجنون، بعد مردن دیدمش
یک سر تابوت گلگون، یک سرش پروانه بود
ز هر جا بگذرد تابوت من، آواز برخیزد
که آه این مرده سنگین میرود، سخت آرزو دارد
کس بعد مرگ گریه به حالم نمیکند
در زندگی چو شمع بگریم به حال خویش
به مرگ من قَسَمت جامۀ سفید مپوش
سیه بپوش که گویند عاشقت مرده است
نعش مظهر چو ز کویت گذرد، چشم مپوش
آخر این مرده همان است که بیمار تو بود
سوخته را سوختن آب حیات است و بس
آتش پروانه را بر سر بلبل بریز
کجا بود این قدر پروانه گستاخ؟
به گرد یار گشتن از من آموخت
سوختگان وارث یکدیگرند
منصب پروانه به من میرسد
تا نکند حرص و آز نان تو را خامسوز
آتش تشویش را آب توکل بریز
بیدرد را دوا و مرا درد میرسد
روزی بهقدر حوصلۀ مرد میرسد
بعد از آن بلافاصله آهنگ محلی «غم عشقت بیابانپرورم کرد» شروع شده است. بعد از آن «دل در خون تپیده» (نالیدن بلبل) خوانده شده است. بعد از آن «به تو حسن نکو نمیماند» (غرور حسن) خوانده شده است.
مطالب مرتبط
30
دسامبر
30
دسامبر
دلم چو لاله گرفته است رنگ و بوی تو را
- منتشر شده در محمدكاظم كاظمي
آهنگ استاد سرآهنگ با شعر حیدری وجودی
30
دسامبر
دل را کجا تابی بود کز عشق خوبان بگذرد
- منتشر شده در محمدكاظم كاظمي
آهنگ استاد سرآهنگ با شعر سایر هراتی
24
دسامبر
22
دسامبر
22
دسامبر
22
دسامبر
22
دسامبر
21
آوریل
20
آوریل
در غم هجر تو گریان ز سفر میآیم
- منتشر شده در محمدكاظم كاظمي
شعر واقف لاهوری با آواز استاد محمدحسین سرآهنگ
20
آوریل
20
آوریل
چون تار ساز هرچند آواز مینماییم
- منتشر شده در محمدكاظم كاظمي
شعری از واقف لاهوری با صدای استاد محمدحسین سرآهنگ