علی(ع) یک شخصیت چندبُعدی است. پس لاجرم هر گروه از دوستدارانش او را با تعدادی از صفات و خصایلش می‌شناسند.

اکنون که بعد از قریب به چهل سال از آن هنگام که در کودکی با علی آشنا شدم، به مراحل مختلف شناخت خودم از او می‌نگرم، به خوبی حس می‌کنم که در روزگارانی شناخت ما و بلکه عموم جامعه، بر پایۀ کرامات او بوده است. از این قبیل داستان‌ها که «در روزگار هارون الرشید، آهویی که از ترس سگان شکاریِ هارون گریخته بود، بر تپه‌ای بالا شد و سگان در پای تپه توقف کردند و چون هارون این راز را از پیرمردی که در آنجا بود پرسید، او گفت که این بلندی، مزار علی است و سگ نمی‌تواند آنجا برود.» یا این که «کسی بر مزار حضرت از در انکار و عداوت ایستاده بود و ناگاه دو انگشت از زمین بیرون آمد و دو چشم او را کور ساخت و او را کشت.»

چنین بود تا در نوجوانی و جوانی و با خواندن کتاب‌های متفکران دینی آن زمان مثل آیت الله مرتضی مطهری، دکتر شریعتی و دیگران با سیمایی دیگر از علی آشنا شدیم، سیمایی که نه برتر از انسان، بلکه انسانی برتر بود. کسی که به خاطر عدالت، شجاعت، حکمت، عبادت و دیگر صفاتی که خداوند از بندگان مخلص خود خواسته است، قابل ستایش بود، نه به خاطر آن کرامت‌ها.

حال پرسشی که می‌توان طرح کرد این است که به راستی کدام چهره و کدام جلوه از شخصیت آن حضرت، برای ما انسان‌های امروز کارآمدتر است؟ یعنی اگر ما از این منظر پیرو علی باشیم که آهو بر مزار او پناه برده است انسان‌های موفق‌تری در دین و دنیایمان خواهیم بود، یا از این منظر که شمع بیت‌المال را در زمان خارج از وقت کار (به بیان امروز خارج از وقت اداری) خاموش می‌کرد؟

من چند روز پیش در تهران برای شرکت در جلسه‌ای به اداره‌ای رفتم به صرف افطار، و چون زودتر رسیده بودم، ناچار یکی دو ساعت در نمازخانۀ آن اداره استراحت کردم. در نمازخانه احدی نبود، چون وقت نماز نبود. ولی کولر آن با چنان شدتی روشن بود که من از سرما در آن نمازخانه طاقت نمی‌آوردم. درست در همان لحظات بود که در بیرون و در هوای چهل درجه، کارگرانی در صحن اداره مشغول آرماتوربندی بودند.

سخن را کوتاه کنم. سؤال من این است که متولیان تبلیغ مذهبی، اهل منبر، مداحان، شاعران و سرودخوانان ما باید کدام چهره از علی(ع) را بیشتر روشن سازند؟ چهرۀ کرامت و اعجاز، یا چهرۀ عدالت و تقوا را؟ من فکر می‌کنم که آنچه ما را بیشتر به کمال می‌رساند، توجه به این چهرۀ دوم است. ممکن است بسیاری از چیزهایی که در باب کرامت و اعجاز گفته می‌شود، درست و حقیقت باشد، ولی این‌ها برای پیروان علی آن قدر کارساز نیست که آن عدالت و تقوا کارساز است.