نکاتی دربارۀ دانشنامۀ ادب فارسی در افغانستان
در این مقاله با مرور بعضی مدخلهای دانشنامۀ زبان و ادب فارسی افغانستان، نکاتی اصلاحی دربارۀ این کتاب مطرح شده است.
در این مقاله با مرور بعضی مدخلهای دانشنامۀ زبان و ادب فارسی افغانستان، نکاتی اصلاحی دربارۀ این کتاب مطرح شده است.
سخن از دانشنامۀ ادب و فارسی در افغانستان است، کتابی وزین و استثنایی، به ویژه از این جهت که در کشور ایران و برای افغانستان چاپ شدهاست. این، بخشی از یک مجموعۀ بزرگ است که با عنوان دانشنامۀ ادب فارسی به چاپ میرسد.
دو آهنگ «من مست می عشقم، هشیار نخواهم شد» و «ای ساقی گلچهره، برخیز و شراب آور» که هر دو در یک ملودی خوانده شدهاند.
شعر این آهنگ از غلامحضرت شایق جمال (۱۲۷۴ – ۱۳۵۳ ش) شاعر متأخر افغانستان است. کیفیت صدای آهنگ بالا نیست و متن آن را با زحمت پیاده کردم.
مادر این نوشته میکوشیم که ببینیم پالایش زبان فارسی افغانستان، تا چه مایه ضرورت دارد و تا چه حد به صلاح و منفعت ماست. در چه حوزههایی باید این کار را کرد و در چه حوزههایی باید آمادگی پذیرش واژگان بیگانه را داشت.
این نوشته نقدی است بر کتاب «لحظههای طلوع» شاعر معاصر افغانستان شادروان سعادتملوک تابش. این نقد در سال ۱۳۷۱ در کتاب «شانههای زخمی پامیر» به کوشش محمدحسین جعفریان چاپ شد.
پنج اجرا از شعر «به باغی که چون صبح خندیده بودم» بیدل، در سه ملودی متفاوت. بعضی از این اجراها از آهنگهای بسیار خوب استاد سرآهنگ است.