واقف لاهوری (وفات، ۱۱۹۵ ق) شاعری شیرین‌سخن است و با آن که در هندوستان قرن ۱۲ زندگی می‌کرده است، شعرش حال و هوایی عراقی دارد. استاد سرآهنگ آهنگ‌های بسیاری از او خوانده است، به گونه‌ای که شعر واقف بعد از بیدل در میان آهنگ‌های استاد بیشترین حضور را دارد.

این غزل واقف دو مطلع دارد. یکی «گر کنم صاحب من با تو نگاهی گاهی» که استاد سرآهنگ سه آهنگ با همین مطلع اجرا کرده است. مطلع دوم غزل، «زان کشم از دل حرمان‌زده آهی گاهی» است و استاد یک آهنگ هم با آن مطلع خوانده است. من از آن روی که این‌ها یک غزل است و در یک طرز هم خوانده شده است، همه را کنار هم می‌آورم.

شعر واقف در دیوان چاپ سنگی پنجاب، صفحۀ‌ ۲۶۹ آمده است و اختلاف‌های مختصری با قرائت استاد دارد. موارد اختلاف را در ذیل یکی از آهنگ‌ها می‌نویسم.

برای داونلود هر آهنگ می‌توانید بر روی نام آن کلیک کنید.

نسخۀ انیس

گر کنم صاحب من‌، با تو(۱) نگاهی گاهی‌

عفو کن‌، می‌شود از بنده گناهی گاهی‌

زان کشم از دل حرمان‌زده آهی گاهی‌

که مرا شاد نکردی به نگاهی گاهی‌

ای اشک‌! دمی انیس ما باش‌

ما هم ز نظر فتادگانیم‌

محتسب میکده را ساخته ویران‌، صد حیف‌

می‌گرفتیم در آن خانه(۲) پناهی گاهی‌

ما می نه از برای طرب نوش می‌کنیم

خود را به این بهانه فراموش می‌کنیم

گر وصال تو مرا دست دهد، نیست عجب‌

می‌نشیند به گل و لاله گیاهی گاهی‌

هیچ نقصان نشود گر تو هم ای ماه تمام‌

نصف دل خوش کنی از نصف نگاهی گاهی‌

زکات حسن اگر بوسه‌ای به ما بدهی‌

خدا زیاده کند دولت جمال تو را

عاشقی می‌مرد، با معشوقه می‌گفت این سخن: که مرا شاد نکردی…

ز انتظار تو مردم‌، وصیتم این است‌

که بعد مردن من با کس آشنا نشوی‌

واقف آن عهد گذشته‌است که از عشق حزین(۳)

می‌گرفتیم به جانان سر راهی گاهی‌

۱. در دیوان: در تو
۲. در دیوان: به آن خانه
۳ در دیوان: که ما همچو حزین

 

نسخۀ عاشقی

گر کنم صاحب من‌، با تو نگاهی گاهی‌

عفو کن‌، می‌شود از بنده گناهی گاهی‌

زان کشم از دل حرمان‌زده آهی گاهی‌

که مرا شاد نکردی به نگاهی گاهی‌

عاشقی می‌مرد، با معشوقه می‌گفت این سخن: که مرا شاد نکردی…

ای اشک‌! دمی انیس ما باش‌

ما هم ز نظر فتادگانیم‌

گر وصال تو مرا دست دهد، نیست عجب‌

می‌نشیند به گل و لاله گیاهی گاهی‌

محتسب میکده را ساخته ویران‌، صد حیف‌

می‌گرفتیم در آن خانه پناهی گاهی‌

ما می نه از برای طرب نوش می‌کنیم

خود را به این بهانه فراموش می‌کنیم

هیچ نقصان نشود گر تو هم ای ماه تمام‌

نصف دل خوش کنی از نصف نگاهی گاهی‌

واقف آن عهد گذشته‌است که از عشق حزین

می‌گرفتیم به جانان سر راهی گاهی‌

 

نسخۀ آهوان

یک اجرای خانگی است با کیفیت نه چندان خوب. از لحن خواندن بیت اول  به نظر می‌رسد که آهنگ از نیمه ضبط شده است. بخش‌هایی از شعرها و صحبت‌های این آهنگ برای من غیر قابل تشخیص بود.

گر کنم صاحب من‌، با تو نگاهی گاهی‌

عفو کن‌، می‌شود از بنده گناهی گاهی‌

هوس تسخیر معشوقان بازاری مشو بیدل‌

کسی تا کی پی این آهوان(۱) رام بردارد

زنهار فریب (…؟)

(…)

(بیت بالا مبهم و نامفهوم است.)

محتسب میکده را ساخته ویران‌، صد حیف‌

می‌گرفتیم در آن خانه پناهی گاهی‌

هیچ نقصان نشود گر تو هم ای ماه تمام‌

نصف دل خوش کنی از نصف نگاهی گاهی‌

 ۱. متن دیوان بیدل: وحشیان

 

نسخۀ حرمان‌

در این اجرا، آهنگ از مطلع دوم غزل شروع شده است. بیت «گر کنم صاحب من…» خوانده نمی‌شود.

زان کشم از دل حرمان‌زده آهی گاهی‌

که مرا شاد نکردی به نگاهی گاهی‌

گر وصال تو مرا دست دهد، نیست عجب‌

می‌نشیند به گل و لاله گیاهی گاهی‌

هیچ نقصان نشود گر تو هم ای ماه تمام‌

نصف دل خوش‌کنی از نصف نگاهی گاهی‌

محتسب میکده را ساخته ویران‌، صد حیف‌

می‌گرفتیم در آن خانه پناهی گاهی‌