تصویری که در پایین میبینید، یک صفحه از فهرست تفصیلی جلد دوم کتاب «افغانستان در مسیر تاریخ» شادروان میر غلاممحمد غبار است که من این روزها (۱۳۹۱) مشغول تنظیم آن هستم. این فهرست را استاد ارجمند جناب دکتر محمدسرور مولایی برای این کتاب استخراج کردهاند و قرار است که در چاپ جدید کتاب توسط انتشارات عرفان گنجانده شود. (البته اگر خانوادۀ محترم غبار بدین کار رضایت دهند.)
متن کامل این فهرست حدود یکصد صفحه است و من فقط یک صفحه از آن را به طور نمونه اینجا آوردهام. همین یک صفحه عظمت کاری را که جناب دکتر مولایی با دقت و حوصلۀ تمام برای این کتاب ارزشمند انجام دادهاند، نشان میدهد. در این فهرست حدود هزار مدخل وجود دارد و برای هر مدخل، همه مباحثی که در کل کتاب در مورد آن شخص یا جای آمده است، با تفصیل و با قید شماره صفحه فهرست شده است. این فهرست کار پژوهشگران و خوانندگان کتاب را بسیار سهل میکند. شما مثلاً میخواهید در مورد «زندانهای دوران محمدنادر خان و محمدهاشم خان و زندانیان آنها» تحقیق کنید. آنگاه کافی است که به حرف «ز» بروید و مدخلهای «زندانها»، «زندانیان» و امثال اینها را ببینید. در اینجا یک شرح فشرده از کل وضعیت زندانها و زندانیان، شکنجهها، زندانبانان، شکنجهگرها و همه مسایل مربوط به این موضوع آمده است، آن هم با قید صفحه به گونهای که میشود به راحتی به همان صفحات از کتاب مراجعه کرد.
من نمیدانم که جناب دکتر مولایی برای استخراج این فهرست مفصل صدصفحهای چقدر وقت صرف کردهاند. ولی با توجه به این که وارد کردن این فهرست در کامپیوتر (که هنوز تمام هم نشده است) توسط من و همکارم خانم معصومه احمدی تا کنون حدود ۱۵۰ ساعت وقت گرفته است، میشود میزان زحمتی را که ایشان کشیدهاند، حدس زد، چون دشواری و زمانگیری استخراج فهرست و آن هم با دست، فقط برای کسی محسوس است که باری چنین کاری کرده باشد، و آن هم برای یک کتاب تاریخی که سرشار است از اسامی اشخاص و جایها. و این تازه تنها کار دکتر مولایی نیست. کار عظیم ایشان در این سالها تصحیح کتاب «سراجالتواریخ» بوده است که از جهاتی بسیار دشوارتر از این است و حساستر.
اینها را برای این نوشتم که در همین مقام، ادای احترامی کرده باشم به جناب دکتر مولایی که سالهاست با خستگیناپذیری مشغول کارهایی از این دست بودهاند و حاصل قریب به نیم قرن کار پیوستهشان دهها عنوان کتاب ارزشمند است.
در ضمن این نکته نیز واضح میشود که وقتی سخن از ویراستاری و آن هم ویرایش کتابی تاریخی میرود، نباید تصور کرد که ویراستار فقط مینشیند و «میشود»ها را «میشود» میسازد یا «زندهگی» را به «زندگی» بدل میکند یا نقطه و ویرگول در متن میگذارد. آنچه در ویرایش کتاب فرساینده و دشوار است، کارهایی از قبیل استخراج فهرست است که متأسفانه از چشم ما غالباً پنهان میماند و ما تصور میکنیم که این همه کتاب مرجع، متون ادب و تاریخ، همین طور خودبهخود دارای فهرست شدهاند.
***