با دیدن کتاب «خاطرات من» جناب عبدالوهاب مددی یکی از آرزوهای دیرین خودم و چه بسا که کسانی دیگر را نیز، تحقق‌یافته دیدم. عرصۀ موسیقی افغانستان سرشار است از اشخاص بزرگ، وقایع مهم و نادیده و روایت‌های شنیده‌نشده. ما همیشه جلو صحنۀ موسیقی را دیده‌ایم و از همین روی نسبت به تحولات و وقایعی که سازندۀ این آثار هنری بوده‌اند، بی‌خبریم. برخلاف اهالی شعر و ادبیات داستانی که غالباً‌ دستی در قلم دارند و با زندگی‌نامه‌ها و خاطرات خویش، روایتگر وقایع و حوادث نیز هستند. ولی اهالی موسیقی غالباً اهل آهنگ و آواز هستند و از همین روی کمتر رخ می‌دهد که سرگذشت‌نامه‌هایی که لازمۀ شناخت هر جریان هنری است پدید آید.

در این میان اندک هستند هنرمندانی که علاوه بر کار آوازخوانی و آهنگ‌سازی، اهل قلم و نوشتن هم هستند و اگر چنین شخصی در کانون فعالیت‌های هنری کشور باشد که دیگر نور علی نور می‌شود.

جناب عبدالوهاب مددی از آن دسته هنرمندان موسیقی است که سال‌ها در عرصۀ مدیریت موسیقی افغانستان فعال بوده و گاه مهم‌ترین مسئولیت‌های اجرایی در این زمینه را داشته است. سفرهای بسیاری به کشورهای گوناگون و نیز داخل افغانستان داشته و با هنرمندان افغانستان و مسائل آن‌ها ارتباط و آشنایی عمیق دارد.

ایشان بنا بر همین آگاهی و ذوق پژوهش خویش سال‌ها پیش کتاب «سرگذشت موسیقی معاصر افغانستان» را نوشت که تا کنون به نظر من مهم‌ترین منبع دربارۀ تاریخ موسیقی معاصر افغانستان است، با اطلاعاتی جامع و دقیق و مفصل. این کتاب تا کنون دو بار به چاپ رسیده و من این افتخار را داشته‌ام که ویراستار آن بوده‌ام. از این روی آن را بارها خوانده‌ام بهره برده‌ام و همیشه مرجع من در مورد سرگذشت موسیقی کشورم بوده است.

در همان سال‌های دهۀ هفتاد که در زمان حضور جناب مددی در ایران من با ایشان حشر و نشر داشتم و از محبت و مهمان‌نوازی‌اش بهره‌مند بودم، خاطراتی و سرگذشت‌هایی دربارۀ خودش، کانون‌های موسیقی و نیز هنرمندان افغانستان می‌شنیدم که طبیعتاً در کتاب نیامده بود، چون بیشتر از جنس روایت‌ها و خاطرات شخصی بود، نه وقایع تاریخی. من در همان زمان به ایشان پیشنهاد کردم که بعد از انتشار آن کتاب، نوشتن این خاطرات را بر سر دست بگیرد، چون این‌ها روایت‌های دست‌اول از زبان کسی است که غالباً‌ در متن جریان‌ها بوده و با هنرمندان ما بیشترین نشست و برخاست را داشته است. به واقع او شایسته‌ترین فرد برای ارائۀ یک گزارش از مسائل موسیقی افغانستان است.

و اکنون با کتاب «خاطرات من» این آرزوی دیرین خود را برآورده شده می‌بینم، کتابی وزین و مفصل با حجم حدود ۵۰۰ صفحه در قطع وزیری، سرشار از روایت‌های دست اول از جریانات و هنرمندان موسیقی افغانستان، توأم با عکس‌های بسیار و به صورت فصل‌بندی شده. این کتاب حاصل خاطراتی است که به وسیلۀ فرهیختۀ گرامی خلیل یوسفی در طی پنج سال آماده شده و با ویراستاری جناب نصیر مهرین و از سوی انتشارات شاهمامه در هلند منتشر شده است.

جناب مددی با مهربانی تمام، نسخه‌ای از کتاب را امضا کرده و همراه با نامه‌ای محبت‌آمیز و در مواردی حزن‌آلود، به من فرستاده است. من به سبب گرفتاری‌های شدید این چند ماه، هنوز توفیق خواندن این کتاب را نیافته‌ام تا بتوانم دربارۀ مطالب آن بیشتر اظهار نظر کنم. این را می‌گذارم برای فرصتی دیگر، ولی در این مجال نمی‌توانم تحسین بلیغ خود از جناب مددی و نیز جناب خلیل یوسفی گردآورنده و هم‌چنین خانم منیژه نادری ناشر کتاب را پنهان کنم که به این وسیله بخشی مهم از تاریخ شفاهی موسیقی معاصر افغانستان را جاودانگی بخشیدند.