Blog
از توام چشم چارهسازی نیست
منتشر شده در
محمدكاظم كاظمي
فعال دسامبر 24, 2024
دیدگاهها برای از توام چشم چارهسازی نیست بسته هستند
شعر: واقف لاهوری[1]
(آهنگ از ابتدا ناقص است)
از توام چشم چارهسازی نیست
چارهام غیر جانگدازی نیست
من بیدل علاج میکردم
مرض عشق اگر دوا میداشت
عشق را چاره نکردند به درمان حُکَما
اندر این راه بمردند فلاطونی چند
کس بعد مرگ گریه به حالم نمیکند
در زندگی چو شمع بگریم به حال خویش
منشین جان من به چشم رقیب
دامن چشم او نمازی نیست
نمیخواهم به گلشن رفتنت را
که بلبل دیدهٔ گلباز دارد
خوش بود صحبت خوبان که شوم محرمشان
دور خواهم ز خدا دیدهٔ نامحرمشان
به هر چشمی که میبینی تو ما را
همان چشم است که میبیند شما را
عشقبازی ز دیگران آید
با تو ام عشق هست و بازی نیست
وقت است که بر بیکسی عشق بنالیم
کاین شعله ز خار و خس ما خاکنشین شد (بیدل)
از دست فاسقان نمک از حسن رفته است
ای عشقپیشگان سر و کاری دگر کنید (عشقری)
از خاک تربتم نفسی میزند غبار
بیدل، هنوز زندهٔ عشقم، نمردهام (بیدل)
در عدم هم ز عشق شوری هست[2]
گل گریباندریده میآید (غلامرضا قدسی)
[1] دیوان واقف لاهوری به تصحیح غلامربانی عزیز، صفحهٔ ۲۱۹.
[2] در اصل شعر قدسی: بویی هست.
مطالب مرتبط
19
ژانویه
19
ژانویه
19
ژانویه
گهی بر سر، گهی در دل، گهی در دیده جا دارد
- منتشر شده در محمدكاظم كاظمي
آهنگ استاد سرآهنگ با شعر بیدل
19
ژانویه
16
ژانویه
16
ژانویه
07
ژانویه
07
ژانویه
07
ژانویه
02
ژانویه
02
ژانویه
02
ژانویه